هیئت راویان انتظار

محفل توسل طلاب استان کرمان مقیم قم

هیئت راویان انتظار

محفل توسل طلاب استان کرمان مقیم قم

کجایی گل نرگس؟

۱۳ مطلب با موضوع «مهدی یاوران :: احادیث» ثبت شده است

حدثنا عبد الواحد بن محمد العبدوس العطار رضی الله عنه قال : حدثنا علی بن محمد بن قتیبة النیسابوری قال : حدثنا حمدان بن سلیمان قال : حدثنا الصقر بن أبی دلف قال : سمعت أبا جعفر محمد بن علی الرضا علیهما السلام یقول : 

" إن الإمام بعدی ابنی علی ، أمره أمری وقوله قولی وطاعته طاعتی ، والامام بعده ابنه الحسن ، أمره أمر أبیه وقوله قول أبیه وطاعته طاعة أبیه ، ثم سکت . فقلت له : یا ابن رسول الله فمن الامام بعد الحسن ؟ فبکی علیه السلام بکاء شدیدا ، ثم قال : إن من بعد الحسن ابنه القائم بالحق المنتظر . فقلت له : یا ابن رسول الله لم سمی القائم ؟ قال : لأنه یقوم بعد موت ذکره وارتداد أکثر القائلین بإمامته . فقلت له : ولم سمی المنتظر ؟ قال : لان له غیبة یکثر أیامها ویطول أمدها فینتظر خروجه المخلصون وینکره المرتابون ویستهزئ بذکره الجاحدون ، ویکذب فیها الوقاتون ، ویهلک فیها المستعجلون ، وینجو فیها المسلمون "

ترجمه حدیث :
صقر بن ابی دلف میگوید از ابو جعفر محمد بن علی الرضا ( ع ) شنیدم که فرمود : امام و پیشوای پس از من پسرم علی است ، فرمان او فرمان من و سخن او سخن من و اطاعت از او اطاعت از من است ، پیشوا و امام پس از او پسرش حسن است ، فرمان او فرمان پدرش و سخن او سخن پدرش و اطاعت از او اطاعت از پدر اوست ، و سپس ساکت شد ؟ عرض کردم : ای فرزند رسول خدا ( ص ) امام و پیشوای بعد از حسن کیست ؟ حضرت به شدت گریست و سپس فرمود : امام و پیشوای بعد از حسن پسرش قائم منتظر است ، بدو عرض کردم : ای فرزند رسول خدا ( ص ) چرا وی قائم نامیده شد ؟ فرمود : چون او پس از آنکه نامش از یادها رفت و بیشتر معتقدین به امامتش از عقیده خود برگشتند ، قیام میکند ، به آن حضرت عرض کردم : چرا وی را منتظر گویند ؟ فرمود : چون او غیبتی طولانی و دراز دارد ، و افراد مخلص در انتظار اویند و تردید کنندگان او را رد میکنند و انکار کنندگان ، یاد او را به استهزاء می گیرند و وقت گذاران در غیبت ، دروغ میگویند ، شتابزدگان در آن به هلاکت می رسند و مسلمانان در آن نجات و رهایی می یابند .

کمال الدین : ج 2 ص 378 ب 36 ح 3

نکات روایت:

  • القائم از القاب مهدی موعود
  • المنتظر از القاب مهدی موعود
  • اهل شک منکر ظهور مهدی
  • به تمسخر گرفتن یاد مهدی توسط منکران در غیبت
  • پیشگویی پیامبر درباره غیبت مهدی
  • دروغگو بودن مشخص کنندگان وقت ظهور
  • صقر بن أبی دلف از امام جواد
  • طولانی بودن غیبت مهدی
  • قیام مهدی بعد از فراموش شدن نام او
  • قیام مهدی بعد ارتداد اکثر شیعیان
  • مهدی فرزند امام حسن عسکری
  • مخلصان منتظر واقعی ظهور مهدی
  • نجات اهل تسلیم در مورد وقت ظهور
  • هلاکت عجله کنندگان در امر ظهور
    • من انقلابی ام

    علی بن إبراهیم ، عن أبیه ، عن محمد بن خالد ، عمن حدثه عن المفضل بن عمر ، ومحمد بن یحیی ، عن عبد الله بن محمد بن عیسی ، عن أبیه ، عن بعض أصحابه ، عن المفضل بن عمر ، عن أبی عبد الله علیه السلام قال :

    " أقرب ما یکون العباد من الله جل ذکره وأرضی ما یکون عنهم إذا افتقدوا حجة الله جل وعز ولم یظهر لهم ولم یعلموا مکانه ، وهم فی ذلک یعلمون أنه لم تبطل حجة الله جل ذکره ولا میثاقه ، فعندها فتوقعوا الفرج صباحا ومساء ، فإن أشد ما یکون غضب الله علی أعدائه إذا افتقدوا حجته ولم یظهر لهم ، وقد علم أن أولیاءه لا یرتابون ، ولو علم أنهم یرتابون ما غیب حجته عنهم طرفة عین ، ولا یکون ذلک إلا علی رأس شرار الناس "

     ترجمه حدیث :
    مفضل بن عمر ، امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود : بهترین چیزی که مردم را به خداوند متعال نزدیک ساخته و او را بهتر از هر چیزی از مردم راضی مینماید این است که خداوند متعال ببیند مردم زمانی که امام وحجت خدا را گم کرده واز جای او بی خبرند ، بدانند که حجت و میثاق خداوند باطل نشده است . آن زمان است که در صبح و عصر باید آماده فرج باشید وشدیدترین خشم خداوند بر دشمنان زمانی است که حجت خداوند غایب شده وظاهر نباشد وخداوند می داند که دوستان و اولیاءش در حجت خدا تردید نخواهند کرد ، زیرا در آن صورت خداوند لحظه ای حجت خود را از اولیای خویش غایب نخواهد ساخت وغیبت حجت خداوند زمانی محقق می شود که بدترین و شرورترین مردم ظهور مینمایند .

    الکافی : ج 1 ص 33 ح 1

    نکات روایت:

  • تحقق غیبت حجت خدا در عصر شدیدترین زمامداران مردم
  • رضایت خدا به عدم بطلان حجت در غیبت
  • رضایت خدا در اعتقاد بر عدم بطلان میثاق الهی در غیبت
  • غضب خدا در فضای شک آلود درباره حجت خدا در غیبت
  • مفضل بن عمر از امام صادق
  • منتظر فرج بودن در فضای شک آلود اعتقاد به عدم بطلان حجت خدا در غیبت
    • من انقلابی ام

    وعنه ( محمد بن یحیی ) عن أحمد بن محمد ، عن ابن محبوب عن یعقوب السراج قال : قلت لأبی عبد الله علیه السلام : متی فرج شیعتکم ؟ قال : فقال :

    " إذا اختلف ولد العباس ووهی سلطانهم ، وطمع فیهم من لم یکن یطمع فیهم ، وخلعت العرب أعنتها ، ورفع کل ذی صیصیة صیصیته ، وظهر الشامی ، وأقبل الیمانی ، وتحرک الحسنی ، وخرج صاحب هذا الامر من المدینة إلی مکة بتراث رسول الله صلی الله علیه وآله . فقلت : ما تراث رسول الله صلی الله علیه وآله ؟ قال : سیف رسول الله ودرعه وعمامته وبرده وقضیبه ورایته ولامته وسرجه ، حتی ینزل مکة فیخرج السیف من غمده ویلبس الدرع وینشر الرایة والبردة والعمامة ویتناول القضیب بیده ، ویستأذن الله فی ظهوره ، فیطلع علی ذلک بعض موالیه ، فیأتی الحسنی فیخبره الخبر ، فیبتدر الحسنی إلی الخروج ، فیثب علیه أهل مکة فیقتلونه ویبعثون برأسه إلی الشامی فیظهر عند ذلک صاحب هذا الامر ، فیبایعه الناس ویتبعونه . ویبعث الشامی عند ذلک جیشا إلی المدینة فیهلکهم الله عز وجل دونها ، ویهرب یومئذ من کان بالمدینة من ولد علی علیه السلام إلی مکة فیلحقون بصاحب هذا الامر ، ویقبل صاحب هذا الامر نحو العراق ، ویبعث جیشا إلی المدینة فیأمن أهلها ویرجعون إلیها.

    ترجمه حدیث :
    ابن محبوب ، از یعقوب سراج نقل کرده ومیگوید به امام صادق علیه السلام عرضکردم : فرج شیعیان شما چه زمانی است ؟ فرمود : زمانیکه فرزندان عباس ( بنی عباس ) با یکدیگر اختلاف کرده وقدرت و حکومت آنها از هم گسسته شود وکسانی که جرأت تعرض به آنها را نداشتند به حکومت آنها طمع بورزند ، وعرب مشکلات خود را رها کرده وهر جوجه ای به هوای پرواز می افتد ( کنایه از اینکه هر کسی برای خود داعیه قدرت پیدا می کند ) وشخص شامی ( سفیانی ) ظهور کرده ویمانی ( از یمن ) روی آورده وحسنی ( سید حسنی ) تحرک نظامی مینماید وصاحب این امر ( حضرت مهدی علیه السلام ) از مدینه به سمت مکه خارج شده در حالیکه میراث رسول الله صلی الله علیه وآله را بهمراه دارد . عرضکردم : میراث رسول الله صلی الله علیه وآله چیست ؟ فرمود : شمشیر وزره وعمامه وعبا ( برد ) وعصا وپرچم ولباس جنگ وزین اسب رسول الله صلی الله علیه وآله ، آن هنگام حضرت مهدی علیه السلام وارد مکه شده وشمشیر را از نیام میکشد وزره را پوشیده وپرچم را باز میکند وعبا وعمامه را پوشیده وعصا را بدست میگیرد آن زمان است که خداوند اجازه ظهور به آنحضرت میدهد وآنگاه بعضی از دوستان وآشنایان آنحضرت که از قضیه با خبر می شوند به سید حسنی خبر داده واو نیز بسرعت خروج نموده ( که به یاری حضرت برود ) که اهل مکه بر او یورش برده ووی را میکشند وسرش را نزد شخص شامی ( سفیانی ) میفرستند ، آنگاه حضرت صاحب الامر ( علیه السلام ) ظهور کرده ومردم با او بیعت نموده وپیرویش می نمایند ، وشخص شامی پس از این قضیه سپاهی به مدینه می فرستد که خداوند آنها را به مدینه نرسیده نا بود می سازد ، آنهنگام تمامی فرزندان علی علیه السلام ( سادات علوی ) از مدینه فرار کرده ، ودر مکه به حضرت صاحب الامر ( علیه السلام ) ملحق می گردند ، سپس حضرت به عراق رفته وسپاهی به مدینه می فرستد تا آنکه امنیت شهر ومردم را بر قرار کرده تا مردم بتوانند به آنجا برگردند .

    الکافی : ج 8 ص 224 - 225 ح 285

    نکات روایت:

  • آمادگی مهدی برای ظهور با کشیدن شمشیر محمد (ص) از نیام
  • آمادگی مهدی برای ظهور با پوشیدن زره محمد (ص)
  • آمادگی مهدی برای ظهور با برافراشتن پرچم محمد (ص)
  • آمادگی مهدی برای ظهور با پوشیدن عبا و عمامه محمد (ص)
  • آمادگی مهدی برای ظهور با در دست گرفتن عصا محمد (ص)
  • اجازه گرفتن مهدی از خدا برای ظهور
  • اطلاع بعضی موالی مهدی از ظهور مهدی
  • اعزام سفیانی سپاهی بسوی مدینه در ظهور
  • اعزام مهدی سپاهی را به مدینه برای امنیت
  • امن شدن مدینه توسط سپاه مهدی (ع)
  • بیعت و متابعت مردم از مهدی در ظهور
  • پرچم محمد در دست مهدی
  • پیوستن هاشمیین به مهدی در مکه در آغاز ظهور
  • تعبیر از سفیانی به شامی
  • حرکت مهدی از مکه به سوی عراق
  • خروج مهدی از مدینه بسوی مکه با میراث محمد (ص)
  • خبر یافتن حسنی از ظهور مهدی
  • زره محمد در تن مهدی
  • زین اسب میراث محمد بر دست مهدی
  • شمشیر محمد (ص) در دست مهدی (ع)

  • صاحب الامر از القاب مهدی موعود (ع)
  • ظهور بعد از پاشیدن سلطنت بنی عباس
  • ظهور بعد از رهائی عرب از اسارت
  • ظهور بعد از شکست همه مدعیان اصلاح
  • ظهور بعد از خروج سفیانی
  • ظهور بعد از خروج یمانی
  • ظهور بعد از حرکت حسنی
  • ظهور بعد از خروج مهدی از مدینه به سوی مکه
  • عمامه محمد بر سر مهدی
  • عبا محمد بر تن مهدی
  • عصا محمد در دست مهدی
  • فرستادن سر حسنی را برای سفیانی در شام
  • فرار هاشمیین از مدینه بسوی مکه در آغاز ظهور
  • کشته شدن حسنی به دست اهل مکه
  • لباس جنگ میراث محمد بر تن مهدی
  • مبادرت حسنی به قیام بعد از شنیدن ظهور مهدی
  • مراجعت هاشمیین به مدینه امن
  • نزول مهدی در مکه با میراث محمد
  • وقوع ظهور مهدی بعد از قتل حسنی
  • هلاکت سپاه سفیانی قبل از رسیدن به مدینه

    • من انقلابی ام

    أخبرنا أحمد بن محمد بن سعید قال : حدثنا علی بن الحسن التیملی قال : حدثنا الحسن ومحمد ابنا علی بن یوسف ، عن سعدان بن مسلم ، عن عمر بن أبان الکلبی ، عن أبان بن تغلب قال : سمعت أبا عبد الله علیه السلام یقول :

    " کأنی بالقائم علی نجف الکوفة وقد لبس درع رسول الله صلی الله علیه وآله فینتفض هو بها فتستدیر علیه ، فیغشیها بحداجة من استبرق ، ویرکب فرسا أدهم بین عینیه شمراخ ، فینتفض به انتفاضة لا یبقی أهل بلد إلا وهم یرون أنه معهم فی بلادهم ، فینشر رایة رسول الله صلی الله علیه وآله ، عمودها من عمود العرش وسائرها من نصر الله ، لا یهوی بها إلی شئ أبدا إلا هتکه الله ، فإذا هزها لم یبق مؤمن إلا صار قلبه کزبر الحدید ، ویعطی المؤمن قوة أربعین رجلا ، ولا یبقی مؤمن إلا دخلت علیه تلک الفرحة فی قبره ، وذلک حین یتزاورون فی قبورهم ویتباشرون بقیام القائم ، فینحط علیه ثلاثة عشر ألف ملک وثلاثمائة وثلاثة عشر ملکا ، قلت : کل هؤلاء الملائکة ؟ قال : نعم ، الذین کانوا مع نوح فی السفینة ، والذین کانوا مع إبراهیم حین ألقی فی النار ، والذین کانوا مع موسی حین فلق البحر لبنی إسرائیل ، والذین کانوا مع عیسی حین رفعه الله إلیه ، وأربعة آلاف ملک مع النبی صلی الله علیه وآله مسومین ( کذا ) وألف مردفین ( کذا ) ، وثلاثمائة وثلاثة عشر ملائکة بدریین ( کذا ) ، وأربعة آلاف ملک هبطوا یریدون القتال مع الحسین علیه السلام فلم یؤذن لهم فی القتال فهم عند قبره شعث غبر یبکونه إلی یوم القیامة ، ورئیسهم ملک یقال له منصور ، فلا یزوره زائر إلا استقبلوه ، ولا یودعه مودع إلا شیعوه ، ولا یمرض مریض إلا عادوه ، ولا یموت میت إلا صلوا علی جنازته واستغفروا له بعد موته ، وکل هؤلاء فی الأرض ینتظرون قیام القائم علیه السلام إلی وقت خروجه علیه صلوات الله والسلام.

    ترجمه حدیث :

    عمر بن أبان ، از أبان بن تغلب ، از امام صادق ( علیه السلام ) روایت کرده است که فرمود : گویا با حضرت قائم علیه السلام در تپه بلند کوفه ( نجف ) بودیم و آن حضرت زره حضرت رسول صلی الله علیه وآله را که با یک تکان قالب بدن وی می شود را پوشیده و قبایی از استبرق بر روی زره به تن می نماید و بر اسب عنابی رنگی که بین چشمانش سفیدی بلندی است سوار می گردد و آن حضرت با یک حرکت سریع اسب برای همگان آشکار و نمایان می شود بگونه ای که اهالی تمام شهرها حضرتش را در میان خود می بینند ، آنگاه حضرت پرچم حضرت رسول صلی الله علیه وآله که میله آن از میله های عرش و سایر جاهایش از نصر الله است را بر افراشته وبا آن پرچم بر چیزی فرود نمی آید جز اینکه آن را نابود می فرماید .هنگام حرکت پرچم مؤمنی باقی نمانده جز آنکه قلبش مانند آهن محکم می گردد وخداوند به هر فرد قدرت چهل نفر عطا میفرماید . تمام مؤمنانی که از دنیا رفته اند هنگام زیارت یکدیگر در قبرهای خود ، شادمان گشته و قیام حضرت قائم علیه السلام را به هم مژده می دهند ، آنگاه سیزده هزار و سیصد و سیزده فرشته بر آن حضرت فرود می آیند عرض کردم : تمام آنها از فرشتگان هستند ؟ فرمود : آری همان هایی که با نوح در کشتی و با ابراهیم هنگام انداختن در آتش و با موسی هنگام عبور از رود نیل با بنی إسرائیل ، و همراه عیسی هنگام بالارفتن به آسمان بوده اند . همچنین چهار هزار فرشته دارای نشان که همراه حضرت رسول صلی الله علیه وآله و هزار فرشته مرتب شده و همچنین سیصد و سیزده تن از فرشتگان که در جنگ بدر بوده اند و چهار هزار فرشته ای که فرود آمدند تا در رکاب امام حسین علیه السلام بجنگند ولی به آنها اجازه داده نشد و آنها در کنار قبر آن حضرت در حال اندوه وافسردگی تا روز قیامت گریان خواهند بود . رئیس آنها فرشته ای است بنام منصور و آنها به استقبال تمام زائران امام حسین علیه السلام رفته و هنگام وداع بدرقه شان می نمایند واز بیمار آنها عیادت و پس از مرگ بر او نماز خوانده و برایش استغفار می نمایند . تمامی این فرشتگان در زمین منتظر قیام حضرت قائم علیه السلام تا هنگام ظهورش باقی هستند .

    النعمانی : ص 309 ب 19 ح 4

    نکات روایت:

  • ابان بن تغلب از امام صادق
  • القائم از القاب مهدی موعود
  • آهنین شدن قلبهای مومنان با حرکت پرچم مهدی
  • ادخال سرور و وجد در قلوب مومنان با حرکت پرچم مهدی
  • ایجاد فرح در قبور مومنان با گذر لشکر مهدی از آن
  • بر افراشتن مهدی پرچم محمد را در ظهور
  • بشارت دادن مومنان همدیگر را در قبر به قیام مهدی
  • پوشیدن مهدی قبای استبراق روی زره در ظهور
  • پرچم مهدی پرچم پیروزی و غالب
  • تجمع مهدی با یاران در نجف در ظهور
  • چهار هزار فرشته یاریگر حسین منتظر ظهور مهدی
  • داده شدن قدرت چهل مرد به مومنان با حرکت پرچم مهدی
  • زره محمد بر تن مهدی در ظهور
  • سوار شدن مهدی اسب پیشانی سفید در ظهور
  • فرود آمدن 13313 فرشته بر مهدی بعد از افراشته شدن پرچم
  • فرود امدن فرشته های همراه نوح بر مهدی در ظهور
  • فرود آمدن فرشته های همراه ابراهیم بر مهدی در ظهور
  • فرود آمدن فرشته های همراه موسی بر مهدی در ظهور
  • فرود آمدن فرشته های همراه عیسی بر مهدی در ظهور
  • فرود آمدن چهار هزار فرشته همراه محمد بر مهدی در ظهور

  • فرود آمدن 313 فرشته بدری بر مهدی در ظهور
  • فرود آمدن فرشته های یاریگر حسین بر مهدی در ظهور
  • قائم از القاب مهدی موعود
  • نمایان شدن مهدی برای تمامی اهالی شهرها در ظهور
  • ویژگی های پرچم مهدی در ظهور
    • من انقلابی ام

    أخبرنا أبو سلیمان أحمد بن هوذة بن أبی هراسة الباهلی قال : حدثنا إبراهیم بن إسحاق النهاوندی قال : حدثنا عبد الله بن حماد الأنصاری ، عن صباح المزنی ، عن الحارث بن حصیرة ، عن الأصبغ بن نباتة ، عن أمیر المؤمنین علیه السلام أنه قال : - وروی مثله بتفاوت یسیر فی مقدمة الکتاب - قال : " ما أخبرنا به أحمد بن محمد بن سعید بن عقدة الکوفی وهذا الرجل ممن لا یطعن علیه فی الثقة ولا فی العلم بالحدیث والرجال الناقلین له قال : حدثنا علی بن الحسن التیملی من تیم الله قال : حدثنی أخوای أحمد ومحمد ابنا الحسن بن علی بن فضال ، عن أبیهما ، عن ثعلبة بن میمون ، عن أبی کهمس ، عن عمران بن میثم ، عن مالک بن ضمرة قال :

    " کونوا کالنحل فی الطیر ، لیس شئ من الطیر إلا وهو یستضعفها ، ولو علمت الطیر ما فی أجوافها من البرکة لم تفعل بها ذلک ، خالطوا الناس بألسنتکم وأبدانکم ، وزایلوهم بقلوبکم وأعمالکم ، فوالذی نفسی بیده ما ترون ما تحبون حتی یتفل بعضکم فی وجوه بعض ، وحتی یسمی بعضکم بعضا کذابین ، وحتی لا یبقی منکم - أو قال من شیعتی - إلا کالکحل فی العین ، والملح فی الطعام ، وسأضرب لکم مثلا وهو مثل رجل کان له طعام فنقاه وطیبه ، ثم أدخله بیتا وترکه فیه ما شاء الله ، ثم عاد إلیه فإذا هو قد أصابه السوس ، فأخرجه ونقاه وطیبه ، ثم أعاده إلی البیت فترکه ما شاء الله ، ثم عاد إلیه فإذا هو قد أصابته طائفة من السوس فأخرجه ونقاه وطیبه وأعاده ، ولم یزل کذلک حتی بقیت منه رزمة کرزمة الأندر لا یضره السوس شیئا ، وکذلک أنتم تمیزون حتی لا یبقی منکم إلا عصابة لا تضرها الفتنة شیئا "

    ترجمه حدیث :
    از علی علیه السلام است که می فرمود : مانند زنبور عسل در مبان پرندگان باشید ، هیچ پرنده ای نیست که زنبور عسل را ضعیف و ناچیز نشمارد ، در حالی که اگر آنها می دانستند که در درون این حیوان ( زنبور عسل ) چه برکتی وجود دارد هرگز آنرا ضعیف نمی شمردند . با زبان و بدنتان با مردم معاشرت کرده اما با قلب و دل خود از آنها دوری کنید . سوگند به کسی که جانم بدست اوست شما آنچه را که دوست دارید نخواهید دید تا زمانیکه بعضی از شما بصورت برخی دیگر آب دهان انداخته و برخی ، بعضی دیگر را دروغگو خطاب کند ، و تا زمانیکه از شیعیان من مقدار اندکی ، مانند سرمه در چشم و نمک در غذا باقی نماند . برای شما مثالی خواهم زد ، مثل مردی را که غذای پاک و تمیزی داشته و آنرا در خانه گذاشته وتا زمانی که خدا می خواهد از آنجا می رود . سپس دو باره سراغ آن رفته در حالی که کرم برداشته ، دوباره آنرا تمیز کرده و پاک می کند وداخل خانه گذاشته و می رود تا زمانی که خدا خواهد ، در حالی که دوباره غذا کرم افتاده باز گشته وآنرا پاک و تمیز کرده و همین طور تا آنکه دیگر از آن غذا مقداری باقی می ماند که دیگر کرم زده نخواهد بود و همچنین شما امتحان شده و انتخاب می شوید تا آنکه از شما جز گروهی که فتنه ها در آن تأثیر نخواهند گذاشت ، باقی نمی ماند .

    النعمانی : ص 209 - 210 ب 12 ح 17

    نکات روایت:

  • اختلاف شدید بین شیعیان در عصر غیبت
  • امتحان سخت و دشوار شیعیان در عصر غیبت
  • حکم تقیه در زمان غیبت
  • روایت از علی بن ابیطالب
  • محفوظ ماندن گروه اندکی از شیعیان در عصر غیبت از فتنه ها
  • وضع نامطلوب شیعیان در میان مسلمانان در آخر الزمان
  • وضعیت شیعیان در عصر غیبت
    • من انقلابی ام

    حدثنا علی بن أحمد ، عن عبید الله بن موسی ، عن عبد الله بن جبلة ، عن ( الحسن بن ) علی بن أبی حمزة ، عن أبی بصیر قال : سمعت أبا جعفر الباقر علیه السلام یقول :

    " فی صاحب هذا الامر سنن من أربعة أنبیاء : سنة من موسی ، وسنة من عیسی ، وسنة من یوسف ، وسنة من محمد صلوات الله علیهم أجمعین ، فقلت : ما سنة موسی ؟ قال : خائف یترقب . قلت : وما سنة عیسی ؟ فقال : یقال فیه ما قیل فی عیسی ، قلت : فما سنة یوسف ؟ قال : السجن والغیبة . قلت : وما سنة محمد صلی الله علیه وآله ؟ قال : إذا قام سار بسیرة رسول الله صلی الله علیه وآله إلا أنه یبین آثار محمد ، ویضع السیف علی عاتقه ثمانیة أشهر هرجا هرجا ، حتی رضی ( یرضی - ظ - ) الله قلت : فکیف یعلم رضا الله ؟ قال : یلقی الله فی قلبه الرحمة " 

    ترجمه حدیث :
    علی بن ابی حمزه ، از ابو بصیر نقل کرده که گفت از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود : در مورد حضرت صاحب الامر ( علیه السلام ) روش وسنت چهار پیامبر جریان داشته ، سنت موسی و سنت عیسی و سنت یوسف وسنت حضرت محمد صلوات الله علیهم اجمعین . راوی می گوید عرضکردم : سنت موسی چیست ؟ فرمود : نگرانی و وحشت زده گی انتظار . عرضکردم : سنت عیسی چیست ؟ فرمود : درباره او خواهند گفت آنچه را که درباره عیسی گفته شده عرض کردم : سنت یوسف چیست ؟ فرمود : زندان وغیبت عرض کردم : سنت حضرت محمد صلی الله علیه وآله چیست ؟ فرمود : هنگامی که قیام نماید سیره وروش آن حضرت را خواهد داشت جز آنکه او آثار حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله ) را بیان خواهد کرد و هیجده ماه شمشیر بردوش خواهد داشت تا آنکه خداوند راضی شود . عرض کردم : رضایت خداوند چگونه معلوم می گردد ؟ فرمود : خداوند محبت را در دلش خواهد انداخت .

    النعمانی : ص 164 ب 10 ح5

    نکات روایت:


  • جریان سنت چهار پیامبر در مهدی
  • جریان سنت موسی در مهدی
  • جریان سنت عیسی در مهدی
  • جریان سنت یوسف در مهدی
  • جریان سنت محمد در مهدی
  • جنگ مهدی برای کسب رضایت خدا
  • رفتار مهدی طبق روش محمد
  • صاحب الامر از القاب مهدی موعود
  • فهم رضایت خدا در القا رحمت در قلب مهدی
  • مهدی مثل موسی ترسان و فراری
  • مهدی مثل عیسی در اختلاف در ولادتش
  • مهدی مثل یوسف غائب از قوم و فامیل
  • مهدی مثل محمد قیام کننده با شمشیر
  • هشت ماه جنگ مهدی با دشمن
    • من انقلابی ام

    حدثنا علی بن أحمد بن موسی الدقاق رضی الله عنه قال : حدثنا محمد بن هارون الصوفی قال : حدثنا أبو تراب عبد الله موسی الرویانی قال : حدثنا عبد العظیم بن عبد الله بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن أبی طالب [ الحسنی ] قال :

    دخلت علی سیدی محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب علیه السلام وأنا أرید أن أسأله عن القائم أهو المهدی أو غیره ،

    فابتدأنی فقال لی :" یا أبا قاسم ، إن القائم منا هو المهدی الذی یجب أن ینتظر فی غیبته ، ویطاع فی ظهوره ، هو الثالث من ولدی . والذی بعث محمدا صلی الله علیه وآله بالنبوة وخصنا بالإمامة ، إنه لو لم یبق من الدنیا إلا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتی یخرج فیه ، فیملأ الأرض قسطا وعدلا کما ملئت جورا وظلما ، وإن الله تبارک وتعالی لیصلح له أمره فی لیلة ، کما أصلح أمر کلیمه موسی علیه السلام إذ ذهب لیقتبس لأهله نارا فرجع وهو رسول نبی :

    ثم قال علیه السلام : أفضل أعمال شیعتنا انتظار الفرج .

    "ترجمه حدیث :
    ابو تراب عبد الله موسی رویانی از حضرت عبد العظیم حسنی روایت کرده که فرمود : بر امام جواد ( ع ) وارد شدم خواستم درباره قائم ( ع ) از او بپرسم که آیا مهدی اوست یا دیگری ، حضرت ابتداء لب به سخن گشود وبه من فرمود : ای ابا قاسم " قائم ما همان مهدی ( ع ) است که واجب است در زمان غیبتش انتظار وی را داشته باشند ، و در زمان ظهورش مورد اطاعت وفرمانبرداری قرار گیرد ، او سومین فرزند من است ، سوگند به کسی که محمد ( ص ) را به نبوت برگزید وامامت را به ما اختصاص داد ، اگر از عمر دنیا جز یک روز بیشتر باقی نمانده باشد ، خداوند آنروز را به اندازه ای طولانی می کند تا قائم ( ع ) در آن ظهور نماید ، وزمین را پس از آنکه از ظلم وستم پر شده باشد آکنده از عدل و داد میسازد ، خدای سبحان امر ظهور آنحضرت را یک شبه سرو سامان میبخشد چنانکه أمر موسی کلیم خود را چنین کرد ، آنگاه که برای بر گرفتن آتش برای خانواده اش رهسپار گردید وزمانیکه برگشت پیامبر وفرستاده خدا شده بود ، سپس امام ( ع ) فرمود : برترین اعمال شیعیان وپیروان ما انتظار فرج است " .

    کمال الدین : ج 2 ص 377 ب 36 ح 1

    نکات روایت:

  • القائم از القاب مهدی موعود
  • المهدی از القاب امام مهدی موعود
  • انتظار فرج از بهترین اعمال شیعه قبل از ظهور
  • بشارت امام جواد به ظهور مهدی
  • پیشگوئی امام جواد درباره ظهور
  • تشبیه ظهور مهدی به رسالت موسی
  • عبد العظیم حسینی از امام جواد
  • فراگیر شدن قسط توسط مهدی در ظهور
  • فراگیر شدن عدل توسط مهدی در ظهور
  • فراگیر شدن ظلم و جور قبل از ظهور
  • فراهم شدن زمینه ظهور مهدی در یک شب
  • مهدی از فرزندان امام جواد
  • مهدی سومین از فرزندان امام جواد
  • وجوب انتظار ظهور مهدی
  • وجوب اطاعت از مهدی در ظهورش
    • من انقلابی ام

    حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى الْعَطَّارُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى الْکِلَابِیِّ عَنْ خَالِدِ بْنِ نَجِیحٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ:

    إِنَّ لِلْقَائِمِ غَیْبَةً قَبْلَ أَنْ یَقُومَ قُلْتُ لَهُ وَ لِمَ قَالَ یَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ

    ثُمَّ قَالَ یَا زُرَارَةُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِی یَشُکُّ النَّاسُ فِی وِلَادَتِهِ

    مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ هُوَ حَمْلٌ

    وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ هُوَ غَائِبٌ

    وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ مَا وُلِدَ

    وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ وُلِدَ قَبْلَ وَفَاةِ أَبِیهِ بِسَنَتَیْنِ غَیْرَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یُحِبُّ أَنْ یَمْتَحِنَ الشِّیعَةَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَرْتَابُ الْمُبْطِلُونَ

    قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَإِنْ‏ أَدْرَکْتُ‏ ذَلِکَ‏ الزَّمَانَ‏ فَأَیَّ شَیْ‏ءٍ أَعْمَلُ

    قَالَ یَا زُرَارَةُ إِنْ أَدْرَکْتَ ذَلِکَ الزَّمَانَ فَأَدِمْ هَذَا الدُّعَاءَ:

    اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی

    ثُمَّ قَالَ یَا زُرَارَةُ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِ غُلَامٍ بِالْمَدِینَةِ

    قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ لَیْسَ یَقْتُلُهُ جَیْشُ السُّفْیَانِیِّ

    قَالَ لَا وَ لَکِنْ یَقْتُلُهُ جَیْشُ بَنِی فُلَانٍ یَخْرُجُ حَتَّى یَدْخُلَ الْمَدِینَةَ فَلَا یَدْرِی النَّاسُ فِی أَیِّ شَیْ‏ءٍ دَخَلَ فَیَأْخُذُ الْغُلَامَ فَیَقْتُلُهُ‏  فَإِذَا قَتَلَهُ بَغْیاً وَ عُدْوَاناً وَ ظُلْماً لَمْ یُمْهِلْهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَعِنْدَ ذَلِکَ فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ.

    زرارة بن أعین گوید: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که مى ‏فرمود:

    براى قائم پیش از آنکه قیام نماید غیبتى است،

     گفتم: براى چه؟ فرمود: خوف دارد - و با دست به شکم خود اشاره کرد-

    سپس فرمود: یا زراره! او منتظر است و او کسى است که مردم در ولادتش شکّ مى ‏کنند،

    برخى گویند او حمل است و هنوز متولّد نشده

    و برخى گویند غایب است

    و برخى گویند متولّد نشده است

    و برخى دیگر گویند دو سال قبل از وفات پدرش متولّد شده است،

    جز آنکه خداى تعالى دوست مى‏ دارد که شیعیان را امتحان کند و در این وقت است که باطل ‏جویان شکّ کنند.

    زراره گوید: فداى شما شوم! اگر آن زمان را دریافتم چه عملى را انجام دهم؟

    فرمود: اى زراره! اگر آن زمان را دریافتى به این دعا مداومت کن:

    «اللّهمّ‏ عرّفنی نفسک، فإنّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف نبیّک، اللّهمّ عرّفنی رسولک فإنّک إن لم تعرّفنی رسولک لم أعرف حجّتک، اللّهم عرّفنی حجّتک فإنّک إن لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن دینی‏.

    سپس فرمود: اى زراره به ناچار نوجوانى در مدینه کشته شود،

    گفتم: فداى شما شوم! آیا لشکر سفیانى او را مى‏ کشد؟

    فرمود: خیر، بلکه او را لشکر بنى فلان خواهد کشت،

    خروج مى ‏کند تا آنکه داخل مدینه مى‏ شود و مردم نمى ‏دانند براى چه داخل شده است و او را دستگیر کرده و مى ‏کشند و چون او را از سر سرکشى و دشمنى و ستم مى ‏کشند خداى تعالى به آنها مهلت نمى ‏دهد، و در آن هنگام منتظر فرج باشید.

    کمال الدین و تمام النعمه ج2 ص 342 ح 24

    • من انقلابی ام

    حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنِی عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى الْعَلَوِیُّ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ مُوسَى بْنِ هَارُونَ بْنِ عِیسَى الْمَعْبَدِیِ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ بْنِ قَعْنَبٍ قَالَ‏ حَدَّثَنَا سُلَیْمَانُ بْنُ بِلَالٍ‏ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ نَبِّئْنَا بِمَهْدِیِّکُمْ هَذَا فَقَالَ إِذَا دَرَجَ الدَّارِجُونَ وَ قَلَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ ذَهَبَ الْمُجْلِبُونَ‏ فَهُنَاکَ هُنَاکَ فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مِمَّنِ الرَّجُلُ فَقَالَ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ مِنْ ذِرْوَةِ طَوْدِ الْعَرَبِ‏ وَ بَحْرِ مَغِیضِهَا إِذَا وَرَدَتْ‏ وَ مَخْفِرِ أَهْلِهَا إِذَا أُتِیَتْ- وَ مَعْدِنِ صَفْوَتِهَا إِذَا اکْتَدَرَتْ‏ لَا یَجْبُنُ إِذَا الْمَنَایَا هَکَعَتْ وَ لَا یَخُورُ إِذَا الْمَنُونُ اکْتَنَعَتْ‏ وَ لَا یَنْکُلُ إِذَا الْکُمَاةُ اصْطَرَعَتْ‏ مُشَمِّرٌ مُغْلَوْلِبٌ ظَفِرٌ ضِرْغَامَةٌ حَصِدٌ مُخْدِشٌ ذِکْرٌ سَیْفٌ مِنْ سُیُوفِ اللَّهِ رَأْسٌ قُثَمُ نَشُؤَ رَأْسُهُ فِی بَاذِخِ السُّؤْدَدِ- وَ عَارِزٌ [غَارِزٌ] مَجْدَهُ فِی أَکْرَمِ الْمَحْتِدِفَلَا یَصْرِفَنَّکَ عَنْ بَیْعَتِهِ صَارِفٌ عَارِضٌ یَنُوصُ إِلَى الْفِتْنَةِ کُلَّ مَنَاصٍ‏ إِنْ قَالَ فَشَرُّ قَائِلٍ وَ إِنْ سَکَتَ فَذُو دَعَائِرَ ثُمَّ رَجَعَ إِلَى صِفَةِ الْمَهْدِیِّ ع فَقَالَ أَوْسَعُکُمْ کَهْفاً وَ أَکْثَرُکُمْ عِلْماً وَ أَوْصَلُکُمْ رَحِماً اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ بَعْثَهُ خُرُوجاً مِنَ الْغُمَّةِ وَ اجْمَعْ بِهِ شَمْلَ الْأُمَّةِ فَإِنْ خَارَ اللَّهُ لَکَ فَاعْزِمْ وَ لَا تَنْثَنِ عَنْهُ إِنْ وُفِّقْتَ لَهُ‏ وَ لَا تَجُوزَنَّ عَنْهُ‏ إِنْ هُدِیتَ إِلَیْهِ هَاهْ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْیَتِهِ.

    سلیمان بن بلال گوید: امام صادق علیه السّلام از پدر خود و او از پدر خویش و او از حسین بن علىّ علیهم السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمود: مردى نزد امیر المؤمنین علیه السّلام آمد و به او عرض کرد: اى امیر مؤمنان ما را از این مهدى خود آگاه کنید، پس آن حضرت فرمود:

    «هنگامى که رفتنى‏ ها بروند و منقرض شوند و مؤمنان اندک شوند و آشوبگران از میان بروند پس همان وقت همان وقت،

    آن مرد عرض کرد: اى امیر مؤمنان این مرد از کدام قوم است؟ فرمود: از بنی هاشم از بلند مقام ‏ترین طوایف عرب است و از دریائى که از هر سو آبها بر آن سرازیر است،

    اما نگاهى که پناهگاه پناه‏جویان است

    و معدن زلال آن است بدان گاه که همه تیره و ناصفاى شوند،

    هنگامى که مرگ شبیخون زند او را ترسى در دل نباشد

    و چون مرگ روى نماید سستى و ناتوانى از خود نشان ندهد،

    و در میدان نبرد و زور آورى آنجا که دلیران پشتشان به خاک آید، عقب ‏نشینى نکند،

    دامن همّت به کمر زده و پر جمعیّت و پیروزمند و شیر بیشه شجاعت باشد

    که ریشه‏ کن ‏کننده ستمگران، پشتوانه ‏اى استوار و مردانه و شمشیرى از شمشیرهاى خدا باشد،

    سالار و پرخیرى است که بزرگ‏ شده خاندان جلالت و شرف است و ریشه مجد و بزرگواریش در اصیل‏ ترین ریشه ‏ها باشد،

    پس تو را هیچ موجب انصرافى- آن کسى که به سوى هر فتنه ‏اى شتابان بگریزد و آن کس که اگر سخن بگوید بدترین سخنگو است و اگر خاموش نشیند خباثت‏ها و فسادها در اندرون دارد- از بیعتش منصرف نکند.

    سپس آن حضرت به توصیف مهدى علیه السّلام بازگشت و فرمود:

    ساحت و درگاهش از همه شما گشاده ‏تر

    و دانش او از همه شما فزون تر است

    و خویشان و نزدیکان را بیش از همه شما سرکشى مى‏ کند و حفظ پیوستگى مى‏ نماید،

    پروردگارا برانگیخته شدن او را مایه به درآمدن و سر رسیدن دلتنگى و اندوه قرار ده و به واسطه او پراکندگى امّت را جمع ساز،

    پس اگر خداوند براى تو خیر خواست پس عزم خود استوار گردان و اگر در راه رسیدن به خدمت او توفیق یافتى از او به دیگرى باز مگرد، و هر گاه به سویش راه یافتى از او در مگذر،

    (پس از این سخنها) آه برآورد- و در این حال با دست خویش به سینه خود اشاره نمود- و فرمود: چه بسیار به دیدن او مشتاقم».

    الغیبه نعمانی ص 212 باب13 ح 1

    • من انقلابی ام

    حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَابُنْدَاذَ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ قَالا حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ هِلَالٍ قَالَ‏ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ الزَّرَّادُ قَالَ: قَالَ لِیَ الرِّضَا ع إِنَّهُ یَا حَسَنُ سَیَکُونُ فِتْنَةٌ صَمَّاءُ صَیْلَمٌ‏ یَذْهَبُ فِیهَا کُلُّ وَلِیجَةٍ وَ بِطَانَةٍ وَ فِی رِوَایَةٍ یَسْقُطُ فِیهَا کُلُّ وَلِیجَةٍ وَ بِطَانَةٍ وَ ذَلِکَ عِنْدَ فِقْدَانِ الشِّیعَةِ الثَّالِثَ مِنْ وُلْدِی یَحْزَنُ لِفَقْدِهِ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ کَمْ مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ مُتَأَسِّفٍ مُتَلَهِّفٍ حَیْرَانَ حَزِینٍ لِفَقْدِهِ‏ ثُمَّ أَطْرَقَ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ بِأَبِی وَ أُمِّی سَمِیُّ جَدِّی وَ شَبِیهِی وَ شَبِیهُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَلَیْهِ جُیُوبُ النُّورِ یَتَوَقَّدُ مِنْ شُعَاعِ ضِیَاءِ الْقُدْسِ کَأَنِّی بِهِ آیَسَ مَا کَانُوا قَدْ نُودُوا نِدَاءً یَسْمَعُهُ مَنْ بِالْبُعْدِ کَمَا یَسْمَعُهُ مَنْ بِالْقُرْبِ یَکُونُ رَحْمَةً عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ عَذَاباً عَلَى الْکَافِرِینَ فَقُلْتُ بِأَبِی وَ أُمِّی أَنْتَ وَ مَا ذَلِکَ النِّدَاءُ قَالَ ثَلَاثَةُ أَصْوَاتٍ فِی رَجَبٍ‏ أَوَّلُهَا أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ‏ وَ الثَّانِی أَزِفَتِ الْآزِفَةُ یَا مَعْشَرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الثَّالِثُ یَرَوْنَ یَداً بَارِزاً مَعَ قَرْنِ الشَّمْسِ یُنَادِی أَلَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ فُلَاناً عَلَى هَلَاکِ الظَّالِمِینَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَأْتِی الْمُؤْمِنِینَ الْفَرَجُ وَ یَشْفِی اللَّهُ صُدُورَهُمْ- وَ یُذْهِبْ غَیْظَ قُلُوبِهِمْ‏.


    حسن بن محبوب زرّاد گوید: امام رضا علیه السّلام به من فرمود: «اى حسن در آینده ‏اى نه چندان دور گرفتارى شدید و مصیبت بارى که گوش از شنیدن فریاد کر و تیغش برنده است واقع خواهد شد که دوستی ها و همرازی ها از میان خواهد رفت- و در روایت دیگر «همه دوستی ها و همرازی ها و همدلی ها فرو خواهد ریخت»- و آن زمانى است که شیعه سومین فرزندم را از دست بدهد، که براى ناپدید شدن او اهل آسمان و زمین جملگى اندوهگین شوند، چه بسیار مرد و زن با ایمان که به خاطر ناپدیدشدنش متأسّف و غمناک و سرگردان و دلتنگ شوند، سپس آن حضرت سر به زیر افکند و بعد سر برداشت و فرمود: پدر و مادرم فداى آن همنام جدّم که شبیه من و شبیه موسى بن عمران است، پیرامونش هاله ‏هایى از نور است که از پرتو فروغ قدسى، پر تلألؤ و درخشنده است، چنان که گویى او را مى‏ بینم که در نهایت نومیدى مردم ندائى به گوش ایشان مى‏ رسد که کسى که دور است آن را چنان مى ‏شنود که نزدیک مى ‏شنود (دور و نزدیک یکسان مى ‏شنوند) آن آواز براى مؤمنان رحمت و براى کافران عذابى خواهد بود، عرض کردم: پدر و مادرم فدایت، آن آواز چیست؟

    فرمود: سه آواز در ماه رجب برآید:

    نخستین آن عبارت است از: «هان که لعنت خداوند بر ستمگران»

    و دومین: «اى گروه مؤمنان گرفتارى هولناک فرا رسید»

    و سومین دستى را آشکار پیشاپیش آفتاب مى‏ بینند که آواز مى ‏دهد: «هان که خداوند فلان را براى از بین بردن ستمگران برانگیخت»

    در آن هنگام فرج مؤمنان فرا مى ‏رسد، و خداوند سینه ‏هاى دردمندشان را شفا مى ‏بخشد، و خشم دلهایشان را فرو مى ‏نشاند».الغیبه نعمانی،ص180 ح28

    • من انقلابی ام